آژانس اطلاعات دانشجويي ايران (مجله زنده خبري) – يادداشت فرزين پورمحبي چند روز پيش ، عسگر فرهادي برنده جايزه بزرگ كن شد ، اما اندازه جايزه فقط يك است و اينكه آيا اين جايزه از يك جشنواره بين المللي گرفته شده است يا اين جشنواره معتبرترين جشنواره فيلم پس از اسكار است. به جهنم! در …
فريادمان سر«اصغر فرهادي» بر سر چيست؟ https://livemag.ir/2021/07/فريادمان-سراصغر-فرهادي-بر-سر-چيست؟/ https://livemag.ir/2021/07/فريادمان-سراصغر-فرهادي-بر-سر-چيست؟/#respond مجله زنده خبري Tue, 20 Jul 2021 13:19:00 0000 فرهنگ و هنر https://livemag.ir/2021/07/فريادمان-سراصغر-فرهادي-بر-سر-چيست؟/ آژانس اطلاعات دانشجويي ايران (مجله زنده خبري) – يادداشت فرزين پورمحبي چند روز پيش ، عسگر فرهادي برنده جايزه بزرگ كن شد ، اما اندازه جايزه فقط يك است و اينكه آيا اين جايزه از يك جشنواره بين المللي گرفته شده است يا اين جشنواره معتبرترين جشنواره فيلم پس از اسكار است. به جهنم! در …
آژانس اطلاعات دانشجويي ايران (مجله زنده خبري) – يادداشت فرزين پورمحبي
چند روز پيش ، عسگر فرهادي برنده جايزه بزرگ كن شد ، اما اندازه جايزه فقط يك است و اينكه آيا اين جايزه از يك جشنواره بين المللي گرفته شده است يا اين جشنواره معتبرترين جشنواره فيلم پس از اسكار است. به جهنم! در همه جشنواره ها جايزه اي وجود ندارد. زيرا در هر صورت ، اين نتيجه انتخاب سلايق مختلف داوري است و خطاي داوري نيز بخشي از بازي است؛ به ويژه جوايز جهاني براي فيلم هايي كه برنده يا مرده شده اند و دريافت كنندگان آنها مرده خوار يا “سياه نمايي” دوستانه و همجنس گراي ، پر از بيماري و پر از هدف و هدف هستند!
– پرچم بالا است ، اما واكنش ها هدفمندتر از جشنواره هاي مسئله دار است!
با وجود همه اين داستان ها ، فكر نمي كنيد وقتي يك ايراني موفق شده چيزي را در مكاني برد كه چندين نفر ديگر در سراسر جهان موفق به گرفتن آن نشده اند ، اين داستان حداقل احساس خوب ماسك موم با كفش نمي تواند ما را تقويت كند غرور ملي آيا اين به بحران آب آبياري كمك مي كند؟ آيا اين درست نيست كه ايراني فقط براي اين است كه پرچم خود را در همه جا بالا ببرد؟ حالا كه اين پرچم بلند است ، دقيقاً مشكل از كجاست؟ اين همه جايزه و جشنواره و سخنراني هاي سبك و سنگين و بالا و پايين پشت تريبون چيست؟! آيا جشنواره ها يا واكنش ها هدفمند هستند؟
تبعيض شادي بعد از غرور بين هنر و ساير موارد
آيا وقتي يك كشتي گير مدال المپيك مي گيرد ، در وهله اول ما در هوا نمي پريم و به سقف افتخار نمي رسيم؟ چرا بعد از اهداي جايزه از فرهنگ و هنر افسرده مي شويم! چرا ما به هيچ چيز ديگري جز فرهنگ و هنر ، جايي كه اسپانسر آنها بوده است يا كارهاي بدي كه در چهل سال گذشته انجام داده اند ، اهميتي نمي دهيم؟ چرا همه اينها به يك باره براي افتخارات هنري بسيار مهم مي شود! آنقدر كه اگر اين مرد جايزه را نمي گرفت سخت تر مي شد! صاحب نخ عروسك چه كسي است و چرا اين همه دشمني با هنر و فرهنگ؟
– سكوت هاي معني دار و نظرات بي معني!
به آن موها قسم ، اگر عسگر فرهادي ، زبان لال ما ، توسط پدر و مادربزرگش خرد شده و به سطل آشغال انداخته مي شد ، واكنش هاي ما صادقانه تر بود! چرا ما كه در واقع اولين كساني هستيم كه بلافاصله نظرات تخصصي را درباره هر چيز و هر چيز كوچكي دريافت مي كنيم ، “سكوت معناداري” در مورد چنين افتخار بزرگي را مي پذيريم؟ من مي خواهم پرونده در اينجا پايان يابد زيرا گروهي مانند رسانه ملي ، طبق معمول ، “سكوت بي معني” را پذيرفته اند. و رسانه ها كه از ديدگاه خودشان آنقدر از بي فايده ترين چيزها هيجان زده اند كه تا هيجان همه ما را پر نكند دست از تلاش برنمي دارند؟! البته در زير عبارت “از نظر ارزش خود” يك خط پررنگ ترسيم مي كنيم تا براي كاهش ارزش ارزش ها خط قرمز نكشيم! طبيعتاً چنين مركز ضد فرهنگي چيست؟ هنر ادبيات و غيره هيچ ارزش واقعي وجود ندارد كه “ارزش” در نظر گرفته نشود!
– دقيقاً در كدام طرف لحاف و لحاف؟!
در هر صورت ، فكر نمي كنيد اگر چنين جايزه اي ، مثلاً توسط يك آلماني برنده شود ، اكنون آشفتگي در آلمان ايجاد خواهد شد؟ بيا ادامه بدهيم؛ سالهاست كه اميد به رسانه اي را كه صادقانه صدا را قطع مي كند قطع كرده ايم. اما بقيه چي! چرا همه با هم؛ ما چند فرهادي درست كرده ايم؟ چرا ما خوشبختي خود را با تجزيه و تحليل ميكروسكوپي و كشف آخرين حركات ، حركات و سخنراني هاي سالهاي طولاني او با شمكدري مرتبط مي دانيم و كجا در لحاف و … خوابيده ايم؟ چرا قبل از مباهات با اين افتخار ملي ، مي خواهيم دقيقاً بدانيم كه عسگر در كدام طرف كار است؟ بگذاريد اصلاً به شما اطمينان بدهم. فرهادي داخل كمد خوابش برد. شما از زندگي او چه مي خواهيد؟ پس از اين درك مي خواهيد چه كار كنيد؟ شايد حتي قصد داشته باشيد آن را برداريد تا لحاف موجود در كدام طرف باشد؟
انتظارات غير واقعي از يك هنرمند برنده
به عنوان مثال ، چرا انتظار نداريد دكتر سامعي و برخي از لژيونرها ، ورزشكاران و ايرانياني كه ناسا را اداره مي كنند همراه با حرفه خود براي شما قهرمان شوند؟ آيا شما در ايران زندگي نمي كنيد و نمي بينيد كه آزادي پس از بيان تحت چه آزادي است؟ چرا نمي فهميد حذف نشدن خيلي بهتر از ماندن و به تصوير كشيدن مشكلات مردم است؟ فرهادي وظيفه خود را به اندازه كافي خوب انجام داده و درد خود را با فيلم هايش بيان كرده است. او سوپرمن نيست و يك كارگردان معمولي است. اگر چيزي بيشتر از اين بگويد ، به نمونه اي درخشان تبديل مي شود: دميدن زبان سرخ روي سر سبز! آيا مي خواهيد آرام بخوابيد؟
– چند نفر با ما هستند؟
آيا از قوانين بازي در فرهنگ و هنر اين كشور آگاهي نداريد؟ آيا نمي دانيد فاصله بين تصوير ممنوع و “در مدار بودن” فقط 4 انگشت است؟ سرنوشت فردوسي پور را نديديد؟ آيا او قهرمان شد؟ كدام يك از شما ، پس از حذف اين قهرمان ، يك بار مورد حمايت قرار گرفتيد؟ هيچ كاري به تنهايي انجام دادن هيچ اعتراضي ندارد ، كنار گودال ايستادن و لنگيدن است. نيست! مشكل اصلي اين است كه شما دقيقاً نمي دانيد كدام شخصيت بايد لنگ باشد! اما اگر شما هم مي دانيد آه ؛ او در مورد عواقبي كه برايش به وجود آمد لنگ لنگان لقب گرفت ، شما تضمين نمي كنيد كه نه. پشت او را خالي مي كني و من بازي خودم نبودم. آيا شما شروع به نبودن مي كنيد؟
“او هميشه به دنبال يك قهرمان است.”
چرا هميشه به دنبال قهرمان سوار بر اسب سفيد هستيد؟ چرا مانند مسئولان ، مشكلات كشور را به گردن كسي مي اندازيد جز خود شما ، تا وجدان شما از شر اين همه كم كاري رهايي يابد؟ شايد شما هم مثل افهمي حسادت كرده باشيد و بخواهيد دليل ناراحتي خود را با اين حرف ها و شوخي ها توضيح دهيد؟! چرا بايد يك جايزه هم گرفت؟ و يك قهرمان و يك فعال سياسي و البته دقيقاً سياستي كه فقط شما مي خواهيد؟ فرهادي ، چه كسي بايد حركات موزون را با ساز اجرا كند؟ كساني كه مي گويند: “چرا فرهادي نگفت خوزستان آب ندارد؟” يا كساني كه مي گويند فرهادي گفتند چرا ايران آگاهي ندارد؟ اگر فرهادي نان ايراني بخورد ، افتخار آفريني كرده است. با تمام ايراداتش ، او از كساني كه فقط ري هستند افتخار مي كند! چرا اجازه اشتباه ندارد؟
چرا همه ناگهان وكيل دانشجويي شدند كه ادعا مي كند عسگر فرهادي خط به خط طرح من را كپي كرده است؟! سالهاست كه ادعا مي كنم سريال آژانس جدي از پروژه من به نام آژانس دوستي دزديده شده است. با خيال راحت اجازه دهيد يكي از اين وكلاي دلسوز به كمك من بيايد و پرونده من را پيگيري كند!
– برنده شدن در مسابقات زير آب جشنواره
به نظر مي رسد كه همه بايد تمام لباسهاي كثيف را در برابر فرهادي از تن خارج كنند و در اين مسابقه تضعيف كنند. خود را نشان دهيد و نشان دهيد! همچنين براي برنده شدن جايزه بزرگ فرهادي !!
به نظر مي رسد كه ما بايد به نوعي ثابت كنيم كه فرهادي نه تنها كار مهمي انجام نداد ، بلكه همه ما را نيز نابود كرد … خدايا ، اين ادعاها از شوكداري كه ادعا مي كند براي اسكار به او لابي كرده ، خنده دارتر است. راديو و تلويزيون گرفتار نشويد! اين همه تبعيض به نام خوشبختي در افتخارات ملي چيست؟ آيا مردم (و حتي به اصطلاح روشنفكران) سرانجام در چاهي كه راديو و تلويزيون براي آنها حفر كرده و بدون خواسته و دانستن ارزش افتخار آفريني ها را انجام داده اند ، ختم نمي شوند؟ چرا اين همه هيپنوتيزم ضد فرهنگي رسانه ملي از بين رفته است؟
– داستان يك آويز تزئيني بلند
مساله اين است؛ همان داستان “كراوات” كه اگر جمله غلط “آويز تزئيني” را مي ساخت و بر زبان مي آورد ، هيچ تأثيري در زبان فارسي نداشت ، اما گسترش اين كلمه مسخره كافي بود تا خود كراوات را آويزان كند! بنابراين رسانه ملي آنقدر كه فكر مي كنيم گنگ نيست و در مورد مسائلي كه مي خواهد همه فسفر را مي سوزاند و گرد و غبار ايجاد مي كند! همين حالا هم ، براي زير سوال بردن جشنواره و تمسخر جشنواره و جدش ، كلي شرم آنج اين كار را مي كند! اگر اينها نشانه فرهنگ خشك نيست ، پس چيست؟ به اميد روزي كه برنده شدن در يك جايزه هنري جهاني مي تواند به اندازه پيروزي در عراق و بحرين در فوتبال باشد. حق پخش سرود قهرمانان را داشته باشيد!
– هنرمند قهرمان نيست ، تصويرگر قهرمان است
در آخر بايد گفت كه هنرمند قهرمان نيست و بايد سياست شخصيت ها را به تصوير بكشد. بنابراين به آدرس اشتباه نرويد. اين هنرمند همچنين سخنران نيست. اين هنرمند سعي مي كند زندگي و سياست شخصيت هايي مانند اميركبير و تاهتي را بهبود بخشد تا شخصيت هاي ما را به جهانيان ارائه دهد. همزمان؛ آنها همانند صداي مردمشان صداي خود را به گوش مي رسانند! سالها پيش ، سريالي به نام رامون كهال ، پزشك اسپانيايي ، از همان راديو و تلويزيون پخش شد و اين مرد در ايران بسيار مشهور شد. نامي كه قبلاً هرگز نشنيده بود ، اما به لطف قدرت هنر ، اين قهرمان اسپانيايي در ايران به رسميت شناخته شد. و اين هنرمند است و بس.
نتيجه كلي اين متن:
عسگر فرهادي با افتخار ، اما بدون اقدامات سياسي و اجتماعي و … او با تمام اقدامات من بسيار بسيار بهتر از من است ، اما بدون افتخار!
انتهاي پيام