اگرچه او جبهه اي از نيروهاي ملي ايجاد كرده بود ، اما در جبهه با مخالفت كم و بيش جدي روبرو شد. در بحبوحه جنگ ، وي توسط عوامل مرتبط با انگليس و روسيه و دلالان و بازرگاناني كه نان آنها در سفارتخانه ها پخته مي شد ، به فساد مختلف متهم شد. با اين …
مصدق، سياستمدار تنها – مجله زنده خبري https://livemag.ir/2021/03/مصدق،-سياستمدار-تنها-مجله-زنده-خبري/ https://livemag.ir/2021/03/مصدق،-سياستمدار-تنها-مجله-زنده-خبري/#respond مجله زنده خبري Sat, 06 Mar 2021 03:54:46 0000 عمومي https://livemag.ir/2021/03/مصدق،-سياستمدار-تنها-مجله-زنده-خبري/ اگرچه او جبهه اي از نيروهاي ملي ايجاد كرده بود ، اما در جبهه با مخالفت كم و بيش جدي روبرو شد. در بحبوحه جنگ ، وي توسط عوامل مرتبط با انگليس و روسيه و دلالان و بازرگاناني كه نان آنها در سفارتخانه ها پخته مي شد ، به فساد مختلف متهم شد. با اين …
اگرچه او جبهه اي از نيروهاي ملي ايجاد كرده بود ، اما در جبهه با مخالفت كم و بيش جدي روبرو شد. در بحبوحه جنگ ، وي توسط عوامل مرتبط با انگليس و روسيه و دلالان و بازرگاناني كه نان آنها در سفارتخانه ها پخته مي شد ، به فساد مختلف متهم شد. با اين حال ، او مقاومت كرد و تاريخ نشان داده است كه همه اين اتهامات دروغ است و آنها چيزي بيش از نيرنگ هاي فاسدان نيستند. البته من هرگز در مقام تقديس سياستمدار نبوده و نيستم و اساساً تقديس بزرگان را آغاز انحراف و فساد مي دانم. به همين دليل معتقدم مصدق نيز بايد مورد انتقاد قرار گيرد. اما در اينجا فقط مي خواهم خودم را در فضاي ايجاد عناصر كيهاني از شرق و غرب و عناصر مرتبط به آن جلب كنم. روند فعلي و به محض برخورد سياست با منافع عناصر مرتبط و متكبران و دلالان آنها ، اتهامي نيست كه به ظاهر توسط دوستان و دشمنان مقصر شناخته نشود. با اين حال ، از مصدق آموختم كه بايد تنها باشيم.
در تعطيلات نوروز سال 1399 ، يكي از كتابهايي كه خواندم روياي طوفاني نفت ، دكتر مصدق و جنبش ملي ايران بود كه توسط استاد بزرگوار محمد علي موحد تأليف شده است. او مي گويد روزنامه هاي حزب توده ؛ متحدان و ابزارهاي روس ها در طول نبرد جنگ زده جبهه ملي و شخص دكتر مصدق را به طرز وحشيانه اي مورد ضرب و شتم قرار دادند. آينده در شماره 3/7/1329 مي نويسد: “دموكرات ها آخرين گلوله استعمار هستند و دكتر مصدق نماينده اين گروه است.” همين روزنامه در 13 اكتبر همان سال نوشت كه “ملي قلعه اي است كه پشت آن دشمنان عوام فريب مردم ، دزد ، سارق ، مزدور تحقير استعمار ، انگلي و حشرات كثيف به توطئه ، تخريب و تحريك و سردرگمي آزادي ادامه مي دهند. مبارزان “” ملت با استعمار مخالف است و لي پرچم استعمار را حمل مي كند. او با خارجي ها خصمانه است ، اما دستورات خارجي ها را مي پذيرد. چالشگر مصدق را “كفتار قديمي خونخواران” در شماره 7 دسامبر 1931 خواند و اين روزنامه آخرين نبرد در شماره دولت مصدق در 6 دسامبر 1931 را “رژيم قتل ، قتل ، سرقت و غارت اراذل و اوباش. “.”
از يك سو ، مخالفان مصدق در مجلس در 14 دسامبر 1961 برخي از اراذل و اوباش را به حاضران دعوت كرده بودند تا هنگام ورود مصدق شعار مرگ بر مصدق را سر دهند و جلسه را به حركت در آورند. سخنراني عبدالقادر آزاد؛ مدير روزنامه آزاد و يك طرفه ، يكي از بنيانگذاران جبهه ملي ، كه ادعا مي كند رهبر گروهي به نام حزب استقلال است ، در جلسه اي در تاريخ 15 دسامبر 1931 خواند: “دكتر مصدقي كه از انگليسي ها حمايت مي كند ، مي گويد چرا خودش را دموكرات معرفي كرده است. با انگليس مي جنگم. “با تلخي اعتراف كنيد كه شما و دستگاهتان مأمورين مستقيم و مخفي انگليس هستيد.” شوشتري ، نماينده ديگر مجلس ، مصدق را به بي دين بودن و رعايت نكردن مناسك مذهبي و همچنين جعل اسناد و سو ab استفاده هاي ملي متهم كرد و گفت:
داستان خريد برخي از سياستمداران و تأثيرگذاري در جبهه اصولگرايان و اصلاح طلبان و تكفير و اتهام سياسيون ملي از طريق آنها ادامه دارد. با اين حال ، من فهميدم كه اگر يك سياستمدار ملي در ايران تنها باشد ، بايد اين تنهايي را بپذيرد و از اين فضا نترسد. به گفته گلم حسين موساد ، پدرش آنقدر تنها بود كه حتي نمي توانست برخي از نزديكان خود را به بعضي چيزها بگويد. البته اين وضعيت براي او هزينه داشت. اما اين بهايي است كه يك سياستمدار ميهن دوست بايد بپردازد. با اين حال ، رسانه هاي اجتماعي فرصتي براي صحبت مستقيم با مردم است. البته با پول و تبليغات همين شبكه ها ، افراد تأثيرگذار با شروع يك جنگ رواني ، منافع اهداف فاسد خود را به حداكثر مي رسانند. اگر فرصتي پيش بيايد و انشا Godالله برخي از فسادهاي كارگزاران آشكار را خواهم گفت ، خواه به نام اصولگرايان يا اصلاح طلبان كه با هزار ترفند سعي در معامله داشتند. و من خواهم گفت كه وقتي آنها جاده را بستند ، چگونه سعي كردند ديگران را سرزنش كنند. من بسيار خوشحالم كه جلوي راه آنها را گرفته ام و احساس وظيفه مي كنم.